معرفی وبلاگ
مطالب این وبلاگ هیچ کدوم نوشته ی خودم نیست و در حین وبلاگ گردی های زنانه ام با آنها برخورد میکنم اما بسیار مهم هستند و البته ذکر منبع را فراموش نکرده ام...
دسته
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 79175
تعداد نوشته ها : 26
تعداد نظرات : 16
Rss
طراح قالب
موسسه تبیان

زندگي جنسي شما و همسرتان وقتي بچه دار مي شويد ديگر به آن سادگي قبل نخواهد بود.براي آندسته از والديني كه به تازگي صاحب فرزند شده اند و هنوز با مشكلاتي مثل كمبود خواب دست و پنجه نرم مي كنند، شايد بزرگترين قاتل شور و اشتياق شما اين فكر است كه تصور كنيد با وجود بچه ها در خانه ديگر نمي توانيد به همسرتان نزديك شويد چون ممكن است آنها شما را ببينند يا صدايتان را بشنوند كه باعث وحشت آنها و خجالت شما بشود.

اما با وجود اين، شما هنوز هم مي توانيد با وجود آنها از زندگي جنسي خود در كنار همسرتان لذت ببريد. ما به شما كمك مي كنيم.

زمان مناسب پيدا كنيد

بيشتر والدين پرمشغله هم مطمئناً براي اينكه صبح ها دندان هايشان را مسواك كنند وقتي پيدا مي كنند، بنابراين، پيدا كردن كمي زمان در برنامه  روزانه تان براي لذت بردن از روابط صميمانه با همسرتان ماموريت غيرممكن نيست! خيلي مهم است كه اولويت هايتان را سازماندهي كنيد، طوريكه بتوانيد با همسرتان هم وقت بگذرانيد--و بودن بچه ها در خانه نبايد مانع نزديكي شما به هم باشد.

بااينكه رابطه جنسي صبح كه يك زمان از آن بي اندازه لذت مي برديد الان با وجود بچه ها كه قبل از طلوع خورشيد بيدار مي شوند غيرممكن به نظر مي رسد اما اينجا راه هاي ساده اي براتان عنوان مي كنيم كه از طريق آنها وقتي براي نزديكي منظم با همسرتان پيدا خواهيد كرد:

• شب ها با همديگر به رختخواب برويد. اگر ساعت ها قبل يا بعد از همسرتان به رختخواب بياييد، اين احتمال وجود دارد كه وقتي يكي از شما براي رابطه جنسي آماده است ديگر خواب باشد.

• زود به رختخواب برويد. بچه ها ميلي به خوابيدن نشان نمي دهند؟ مهم نيست، تلويزيون را خاموش كنيد، مجبور خواهند شد كه به اتاقشان بروند.

• يك شب بچه ها را بيرون بفرستيد. دوستان يا خانواده خيلي وقت ها از نگه داشتن فرزندانتان خوشحال مي شوند. از اين سخاوت آنها استفاده كرده و زمان بيشتري را تنها در خانه كنار هم بگذرانيد.

• برنامه اي براي نزديكي عصرانه ترتيب دهيد. اگر شب ها آنقدر خسته ايد كه فقط دوست داريد بخوابيد، مي توانيد زماني از عصر را براي رابطه جنسي خود اختصاص دهيد. شايد سخت باشد اما مطمئن باشيد كه ارزشش را دارد!

حريم شخصي

وقتي بچه هايتان كوچك هستند، حتي فكر خلوت و تنهايي تان مثل داشتن خانه اي تميز و مرتب غيرممكن به نظر مي رسد. نه تنها بايد هميشه و در همه اوقات در كنار  آنها باشيد، بلكه بايد بتوانيد فوراً به نيازهايشان پاسخ دهيد. به همين علت، والدين بسياري حتي از تنها حمام يا دستشويي رفتن هم مي ترسند. همه درهاي خانه هميشه بايد باز بمانند، مگر اينكه كودكشان خواب باشد كه در اين صورت حتماً در اتاق او بايد بسته بماند!

اما جطور مي توانيد حس حريم شخصي را بچه هايتان پرورش دهيد، درحاليكه تمام كودكي آنها همه درها مي بايست باز مي ماندند؟

وقتي بچه ها آنقدري بزرگ شدند كه اتاقشان جدا شد، بايد شروع كنيد و به آنها آموزش دهيد كه به درهاي بسته احترام بگذارند. اين شروع آموزش هاي بزرگي آنهاست--اينكه به فضاي شخصي آدمها احترام بگذارند و اين به شما امكان مي دهد زمان خلوت خود با همسرتان را اعتمادبه نفس بيشتري داشته باشيد.

صدا را پايين بياوريد

هيچ چيز شايد به اندازه اينكه بدانيد براي اينكه بچه ها حتي از پشت درهاي بسته اتاقتان متوجه كاري كه مي كنيد نشوند، مجبوريد كه سر و صدايتان را كمتر كنيد، ناراحتتان نكند. براي اين منظور هم چند نكته عملي برايتان داريم:

• صداي تختتان را بررسي كنيد. اينكه صداي خودتان را تحت كنترل داشته باشيد يك مسئله است اما اينكه تختتان با سر و صدايش بخواهد آبرويتان را ببرد چيز ديگر. پس پيچ هاي تخت را سفت كنيد و ملحفه اي نرم و بي صدا انتخاب كنيد.

• يك موزيك ملايم روشن كنيد. موزيك در اتاق خواب خودتان يا فرزندتان خيلي از سر و صداها را مي پوشاند.

• از تلويزيون استفاده كنيد. بعضي متخصصين اعتقاد دارند مي توانيد وقتي بچه ها مشغول تماشاي فيلم يا برنامه مورد علاقه شان هستند از كمي با هم بودن استفاده كنيد. بااينكه مطمئن نيستيم چند درصد از والدين حاضرند وقتي فرزندشان هوشيار در اتاقي ديگر مشغول تماشاي تلويزيون است، در اتاق خود لخت شوند، اما صداي تلويزيون مي تواند فيلتر صدايي عالي براي شما باشد.

وقتي بچه هاي كوچكتر در خانه هستند

دغدغه خيلي از والدين اين است كه چطور وقتي فرزندشان با آنها در يك اتاق است بتوانند زمان خلوت با همسرشان داشته باشند. جدا از اين واقعيت كه هر كاري كه مي كنيد و هرچقدر هم كه بلند باشد، فرزند كوچك شما قادر به يادآوري آن نخواهد بود. راه هاي ساده اي براي كنار آمدن با اين مشكل وجود دارد:

• فرزندنتان را به اتاق ديگري ببريد. بله، شايد اين خيلي بديهي به نظر برسد اما بسياري از مادران تصور مي كنند اين خيانت به فرزندشان است. اما بايد بدانيد كه اگر نوزاد يا كودك نوپايتان را براي خواب به اتاق ديگري ببريد، متوجه آن نخواهد شد.

• خودتان به اتاق ديگري برويد. اگر فرزندتان به خواب رفته است و دلتان نمي آيد او را بلند كرده و به اتاق ديگري ببريد، خودتان مي توانيد به محل ديگري در خانه برويد.

•چون فرزندتان زود به رختخواب مي رود--چه بچه هاي نوپا و چه بچه مدرسه اي ها--نبايد باعث شود شما از با هم بودن لذت نبريد. وقتي نيمه شب از خواب بيدار شوند، وقتي دوباره خوابشان برد ديگر بيدار كردنشان سخت خواهد بود. در اين زمان مي توانيد بدون هيچ نگراني از با هم بودنتان لذت ببريد.

وقتي بچه هاي بزرگتر در خانه هستند

وقتي فرزندتان همزمان با شما به رختخواب مي رود، پيدا كردن زمان خلوت سخت تر خواهد شد. اينكه آنها را زودتر به اتاق خوابشان بفرستيد موثر نخواهد بود چون بيشتر وقت ها براي اينكه آب بخورند يا دستشويي بروند نيمه شب از خواب بيدار خواهند شد.

در اين سن بايد احترام به در بسته را به آنها آموزش دهيد. به آنها ياد بدهيد كه اگر دري بسته بود--هر دري--براي وارد شدن به آن بايد ابتدا در بزنند و اگر به آنها اجازه داده شد داخل شوند. اگر راحت نيستيد كه باوجود بسته بودن در اتاق بخوابيد، فقط زماني كه لازم است آن را ببنديد و بعد بازش كنيد.

اگر نگران مسئله صدا هستيد، مي توانيد در اتاقتان يك موسيقي ملايم پخش كنيد. اينكار نه تنها به ريلكس كردن شما و بالا بردن ميل جنسي تان كمك مي كند، بلكه سر و صداي شما را هم مخفي خواهد كرد.

 

منبع:مردمان

دسته ها : همسرداري
نماز از تولد تا سه سالگي :

 در دوران پرستاري كه شامل سن ولادت تا سه سالگي است ، چهار نكته مطرح است و از همين جا پايه تربيت كودك براي نماز گذاشته مي شود .

1 – نخستين نكته اين است كه حيات كودك در بعد رواني داراي جنبه انفعالي ( تأثير پذيري ) است نه اينكه جنبه فعال ( اثر گذار ) باشد .

2 – او شديداً تلقين پذير است  .

3 – حواس او دريچه هايي هستند به سوي جهان خارج كه داخل اين جهان را به هم مربوط مي كند چشم كودك نقش يك دوربين عكاسي را ايفاء مي كند كه همه ي صحنه ها و برنامه هايي را كه       مي بيند عكس بر مي دارد ، اين عكسها در ذهن وي نگهداري مي شود ، هر چند كه امروز براي او مفهوم نباشد .

4 – كودك در اين مرحله تقليد گر است . اداي بسياري از حالات و رفتارها و صداها را در مي آورد و بر اين اساس اعمال عبادي والدين ، خم  و راست شدن پدر و مادر در حضور كودك ، ذكر نماز و ديگر جنبه هايش توجه وي را جلب مي كند . خداوند متعال در آفرينش هر كودكي روح پيروي و دنباله روي و تقليد را قرار داده است ؛ و همين روح تقليد و دنباله روي و پيروي بدون چون و چراست  كه دست كودك را مي گيرد و از آن مرحله ي ابهام و به اصطلاح جهل مطلق به عالم علم   مي كشاند .

از طريق تقليد و دنباله روي است كه كودك اصرار دارد هر كس هر كاري مي كند ، همان را انجام دهد و اگر اين حالت نبود كودك زبان نمي آموخت ، راه نمي رفت ، حركت نمي كرد . بيشتر اين حركتها و فعاليتها از همان روح تقليد سرچشمه مي گيرد .

از همين رو بايد عواملي در داخل خانه باشد ، تقليد را زنده كند تا كودك نماز را بياموزد ، همان طوري كه زبان را مي آموزد . و اگر كودك در خانه اي زندگي مي كند كه در آنجا از نيايش و عبادت خبري نيست و پدر يا مادر نماز نمي خوانند ، اين قوه در آنجا به كار نخواهد افتاد . وارد كردن يك نوجوان و جوان به نماز ، نخستين مرحله اش در خانه است . در خانه بايد اين حالت شكوفا شود .


نماز از چهار تاهفت سالگي :
روانشناسان اين دوران را دوران كنجكاوي شديد ، گيرندگي فوري و دوران صيد اطلاعات دانسته اند . دنياي كودك در سن چهار تا هفت سالگي ، دنياي احترام ، عشق ، محبت به خدا و دنياي ستايش و نيايش مي شود . دوست دارد نماز بخواند حتي اصرار دارد روزه بگيرد اين خود پلي براي ورود به دنياي نماز است ، به شرطي كه والدين الگوي درستي باشند .

الگو و مدل در او شديداً مؤثر است . دوست دارد مثل پدر يا مادر باشد پس اگر والدين اهل عبادت و نماز باشند ، او هم نماز مي خواند و اگر آنها  تارك الصلاة باشند او هم چنين مي شود . بنابراين در اولين قدم ، خانواده بايد با صميميت ، محبت ، تشويق ، و فرصت دادن ، فرزند را به نماز راغب كند . روش الگويي از مهمترين روشهاي تربيت است كه در اسلام هم بر آن تكيه شده است . كودك از راه مشاهده مستقيم ، عمل والدين و مربيان و حالات و رفتار اينها را مي بيند و براساس حس قهرمان پرستي يا قهرمان دوستي كه در نهاد هر انسان هست ، سعي مي كند خودش را با آنها همانند كند و آن گاه به تقليد از رفتار و عمل آنها بپردازد

نماز از هفت تا نه سالگي :

در هفت تا نه سالگي كودك در شرايطي است كه مراحلي را از نظر علمي گذرانده است . از مرحله ي تلقين پذيري ، تقليد ، همانند سازي گذشته است . در اين مرحله شوق مذهبي همچنان رو به تزايد است ؛ با خدايش در خلوت حرف مي زند ، از او در خواست مي كند ، حتي دعا مي كند خود و پدر و مادرش بهشتي شوند  .

تشويقها و تهديدها شديداً در او مؤثر است . او به مرحله ي تفكر منطقي مي رسد و در حد خود به مرحله ي درك روابط علت و معلول مي رسد . در اواخر اين دوره برهانها او را اقناع  مي كنند ، اگر چه خود اين بچه نتواند دليل علمي بياورد .

در اين مرحله نوعي جهش معنوي را در بچه ها مي بينيم . اگر شرايط محيطي مناسب باشد بچه متدين تر مي شود . خدا را مثل يك پدر مهربان مي شناسد . در عين حال نوعي ترس از خدا و ترس از نافرماني در بچه به وجود مي آيد . با استفاده از اين زمينه مي شود از بچه در خواست نماز داشت .

 

نماز از نه تا دوازده سالگي :

در اين مرحله حيات جنبه عقلاني پيدا مي كند و برهان و استدلال ديگران بچه را قانع مي سازد . قادر به كشف روابط علت و معلولي است . مي تواند نماز را باور كند و البته به طمع بهشت نماز مي خواند . اگر از اين سن ، تازه براي نماز خواندن تصميم گرفته شود ، اندكي دير است  ، ولي باز هم جاي اميدواري هست .

نماز براي سن دوازده تا هيجده سالگي :

از مهمترين فصول مربوط به حيات انسان فصل مربوط به دوران نوجواني و وصول به مرحله ي كامل مردي يا زني است .

اين مرحله را از مبهم ترين مراحل حيات و در جنبه ي شناخت ابعاد جسمي ، رواني و عاطفي ، و دشوارترين مراحل از نظر سازندگي انسان ذكر كرده اند .

ضمن اينكه اين دوره از رشد و زندگي متضمن بحراني هيجاني ، تحولي اخلاقي و دگرگوني و تغييري عظيم در شخصيت است .

روانشناسان رشد ، حتي آنانكه در زمينه بلوغ و نوجواني كاركرده اند با نقاط مبهم متعددي از شخصيت و روان نوجوان خود را مواجه ديده اند و آن را دوراني آشفته و تحمل آن را از ديد مربيان مشكل معرفي كرده اند .

دوران نوجواني و اصولاً دوران دهه ي دوم حيات را دوران پايه گذاري مي دانند ، مرحله اي است كه در آن به مرحله ي باروري مي رسد . فراگرفته ها و يافته هاي اين مرحله نقش مهم و سرنوشت ساز را در آدمي دارند .

اگر اهميت شش سال اول زندگي را كه آن همه مورد تأكيد روانشناسان تربيتي است ناديده انگاريم بايد اعتراف كنيم كه مرحله اي مهمتر از نوجواني براي پايه گذاري و آماده سازي نداريم . جنبه ها و امور بسياري در اين دوره شكل مي گيرد و پايه گذاري متعدد در اين مرحله صورت مي گيرد كه برخي از آنها عبارتند از :

- پايه گذاري سلامت و رشد بدن  و كمال يا نقص جسمي مخصوصاً در ستون فقرات ، ساق پاها و ..

- پايه گذاري سلامت رواني و مراقبت در اين امر كه رفتارها متعادل و مناسب باشند .

- پايه گذاري رشد و جهت داري عاطفه كه متوجه چه كساني  يا چه جنبه هايي باشند .

- پايه گذاري اخلاق ، به عنوان مجموعه ي ضوابط حاكم بر روابط كه در او تثبيت و عيني گردد .

- پايه گذاري استدلال و منطق و سير و ضابطه فكري و جهان بيني  و طرز تلقي ها از امور .

- پايه گذاري ديني و عقيدتي و اعتدال مذهبي و عادات و رفتارهاي مذهبي و توان دفاعي از آن .

- هم چنين است پايه گذاري هاي ديگر در بيداري فطرت و وجدان و ....

در آنچه كه به مذهب مربوط مي شود يك جنبه ي آن مربوط به جنبه هاي تكميلي ديانت و آماده شدن براي انجام دادن همه دستورات و تعليم دين است ، مخصوصاً از آن بابت كه در اوسط يا اواخر اين دوره وارد عرصه ي تكليف مي شود . و حاصل آن ورود به حيات تكليفي به صورت يك مرد يا يك زن كامل است .




همسر شهيد مرتضي آويني:
با اين كه تعداد مسئوليتهايي كه داشت از حد تواناييهاي يك آدم خارج بود، ولي در خانه طوري بود كه ما كمبودي احساس نمي‏كرديم؛ با آن كه من هم كار در مخابرات را آغاز كرده بودم و ايشان هم واقعاً گرفتاري كاري داشت و تربيت سه فرزندمان هم به عهده‏مان بود. وقتي من مي گفتم فرصت ندارم، شما بچه را مثلاً دكتر ببر، مي برد. من هيچ وقت درگير مسائل خريد بيرون از خانه، كوپن يا صف نبودم. جالب است بدانيد كه اكثر مطالعاتش را در اين دوران، در همين صفها انجام مي داد.
به گزارس سرويس دفاع مقدس پايگاه 598، در اولين نگاه به ميدان رزم، آنچه در ذهن تداعي مي شود چيست؟ آيا جز خون و خطر؟ اما دين مبين اسلام در صدد پرورش انسان كامل و ذوابعاد است. انسانهايي در قله شجاعت، هنگام جهاد و در قله رأفت، هنگام زندگي. در اين يادداشت، چند نمونه كوتاه از سرداران شهيد در خصوص رفتار با همسر نقل مي شود:


همسر سردار شهيد عباس كريمي:
تواضع و فروتني عباس باور نكردني بود. هميشه عادت داشت، وقتي من وارد اتاق مي شدم، بلند مي‏شد و به قامت مي‏ايستاد. يك روز وقتي وارد شدم روي زانوانش ايستاد. ترسيدم، گفتم: عباس چيزي شده، پاهايت چطورند؟ خنديد و گفت: «نه شما بد عادت شده‏ايد؟ من هميشه جلوي تو بلند مي‏شوم. امروز خسته‏ام. به زانو ايستادم». مي‏دانستم اگر سالم بود بلند مي‏شد و مي‏ايستاد. اصرار كردم كه بگويد چه ناراحتي دارد. بعد از اصرار زياد من گفت: چند روزي بود كه پاهايم را از پوتين در نياورده بودم. انگشتان پاهايم پوسيده است. نمي‏توانم روي پاهايم بايستم. عباس با همان حال، صبح روز بعد به منطقه جنگي رفت. اين اتفاق به من نشان داد كه حاج عباس كريمي از بندگان خاص خداوند است.

همسر سردار شهيد يوسف كلاهدوز:
شايد علاقه‏اش را خيلي به من نمي‏گفت، ولي در عمل خيلي به من توجه مي‏كرد. با همين كارهايش غصه دوري از خانواده‏ام يادم مي‏رفت. حقوق كه مي‏گرفت، مي‏آمد خانه و تمام پولش را مي‏گذاشت توي كمد من. مي‏گفت: «هر جور خودت دوست داري خرج كن». خريد خانه با من بود. اگر خودش پول لازم داشت مي آمد و از من مي گرفت. هر وقت هم كه دلم براي پدر و مادرم تنگ مي شد. آزاد بودم يكي دو هفته بروم اصفهان. اصلاً سخت نمي گرفت. از اصفهام هم كه بر مي گشتم، مي ديدم زندگي خيلي مرتب و تميز است. لباسهايش را خودش مي‏شست و آشپزخانه را مرتب مي‏كرد.

همسر شهيد مرتضي آويني:
با اين كه تعداد مسئوليتهايي كه داشت از حد تواناييهاي يك آدم خارج بود، ولي در خانه طوري بود كه ما كمبودي احساس نمي‏كرديم؛ با آن كه من هم كار در مخابرات را آغاز كرده بودم و ايشان هم واقعاً گرفتاري كاري داشت و تربيت سه فرزندمان هم به عهده‏مان بود. وقتي من مي گفتم فرصت ندارم، شما بچه را مثلاً دكتر ببر، مي برد. من هيچ وقت درگير مسائل خريد بيرون از خانه، كوپن يا صف نبودم. جالب است بدانيد كه اكثر مطالعاتش را در اين دوران، در همين صفها انجام مي داد. تمام خريد خانه به عهده خودش بود و اصلاً لب به گلايه باز نمي كرد. خلق خوشي داشت. از من خيلي خوش خلق تر بود.

همسر سردار شهيد ولي الله چراغچي:
خجالت مي‏كشيدم كه موقع راه رفتن پشت سرم بيايد تا كفشهايم را جفت كند. طعنه هاي ديگران را شنيده بودم كه مي گفتند: «آقا ولي الله كفشاي اين جوجه رو براش جفت مي‏كنه». آخر، ظاهرش خيلي خشن به نظر مي آمد. باورشان نمي شد. باور نمي كردند كه چقدر اصرار داره به من كمك كنه.

همسر سردار شهيد محمدرضا دستواره:
وقتي به خانه مي رسيد، گويي جنگ را مي گذاشت پشت در و مي آمد تو. ديگر يك رزمنده نبود. يك همسر خوب بود براي من و يك پدر خوب براي مهدي. با هم خيلي مهربان بوديم و علاقه اي قلبي به هم داشتيم. اغلب اوقات كه مي رسيد خانه، خسته بود و درب و داغان. چرا كه مستقيم از كوران عمليات و به خاك و خون غلتيدن بهترين ياران خود باز مي گشت. با اين حال سعي مي كرد به بهترين شكل وظيفه سرپرستي اش را نسبت به خانه صورت دهد. به محض ورود مي پرسيد؛ كم و كسري چي داريد؛ مريض كه نيستيد؛ چيزي نمي خواهيد؟ بعد آستين بالا مي زد و پا به پاي من در آشپزخانه كار مي كرد، غذا مي پخت. ظرف مي شست. حتي لباسهايش را نمي گذاشت من بشويم. مي گفت لباسهاي كثيف من خيلي سنگين است؛ تو نمي تواني چنگ بزني. بعضي وقتها فرصت شستن نداشت. زود بر مي گشت. با اين حال موقع رفتن مرا مديون مي كرد كه دست به لباسها نزنم. در كمترين فرصتي كه به دست مي آورد، ما را مي برد گردش.

همسر سردار شهيد مصطفي چمران:
يك هفته بود مادرم در بيمارستان بستري بود. مصطفي به من سفارش كرد كه «شما بالاي سر مادرتان بمانيد ولش نكنيد، حتي شبها». و من هم اين كار را كردم. مامان كه خوب شد و آمديم خانه، من دو روز ديگر هم پيش او ماندم، يادم هست روزي كه مصطفي آمد دنبالم، قبل از اين كه ماشين را روشن كند دست مرا گرفت و بوسيد، مي بوسيد و همان طور با گريه از من تشكر مي كرد. من گفتم: «براي چي مصطفي؟» گفت: اين دستي كه اين همه روزها به مادرش خدمت كرده براي من مقدس است و بايد آن را بوسيد.» گفتم: از من تشكر مي كنيد؟ خب اين كه من خدمت كردم مادر من بود، مادر شما نبود كه اين همه كارها مي‏كنيد.»
گفت: «دستي كه به مادرش خدمت مي كند مقدس است و كسي كه به مادرش خير ندارد به هيچ كس خير ندارد. من از شما ممنونم كه با اين همه محبت و عشق به مادرتان خدمت كرديد.» هيچ وقت يادم نرفت كه براي او اين قدر ارزش بوده كه من به مادر خودم خدمت كردم.

همسر سردار شهيد حسن باقري:
وقتي اين مرد بزرگ از جبهه به خانه مي آمد آن قدر كار كرده بود كه شده بود يك پوست و استخوان و حتي روزها گرسنگي كشيده بود، جاده ها و بيابانها را براي شناسايي پشت سر گذاشته بود، اما در خانه اثري از اين خستگي بروز نمي داد. مي نشست و به من مي گفت در اين چند روزي كه نبودم چه كار كرده اي، چه كتابي خوانده اي و همان حرفهايي كه يك زن در نهايت به دنبالش هست. من واقعاً احساس خوشبختي مي كردم.

همسر سردار شهيد عباس بابايي:
نمي گذاشت اخمم باقي بماند. كاري مي كرد كه بخندم و آن وقت همه مشكلاتم تمام مي شد.

همسر سردار شهيد عليرضا عاصمي:
هميشه يك تبسم زيبا داشت. وارد خانه كه مي شد، قبل از حرف زدن لبخند مي زد. عصباني نمي شد. صبور بود. اعتقادش اين بود كه اين زندگي موقت است و نبايد سر مسائل كوچك خود را درگير كنيم. گاهي وقتها از شدت خستگي خوابش نمي برد. يك روز مشغول آشپزي بدم، علي هم كنار ديوار تكيه داد و مشغول صحبت با من شد تا چند دقيقه بعد آب و غذايي براي او ببرم، نگاه كردم ديدم كنار ديوار خوابش برده. ولي با همين وضعيت خيلي از مواقع كمك كار من در منزل بود، مثلاً اجازه نمي داد كه هر شب از خواب بلند شوم و به بچه برسم. مي گفت: يك شب من، يك شب شما... يك شب شام آماده كرده بودم كه متوجه شديم همسايه ما شام درست نكرده ـ چون تصور مي كرده كه همسرشان به منزل نمي آيد ـ فوراً علي غذاي ما را براي آنها برد. گفتم: خودمان؟! گفت: ما نان و ماست مي خوريم...

همسر سردار شهيد اسماعيل دقايقي:
فقط تا پشت در فرمانده بود. هيچ وقت نشد بخواهد به زور حرفش را به من تحميل كند. توي همه زندگيمان فقط يك بار صدايش را سرم بلند كرد.

همسر سردار شهيد عباس كريمي:
حاج عباس وقتي از منطقه جنگي آمد، مثل هميشه سرش را پايين انداخت و گفت: «من شرمنده تو هستم. من نمي‏توانم همسر خوبي براي تو باشم.» پرسيدم: عمليات چطور بود؟ گفت: «خوب بود». گفتم: شكستش خوب بود؟! گفت: «جنگ است ديگر». با روحيه عجيب و خيلي عادي گفت: جنگ ما با همه خصوصيات و مشكلاتش در جبهه است و زندگي با همه ويژگيهايش در خانه». وقتي عباس به خانه مي‏آمد، ما نمي فهميديم كه در صحنه جنگ بوده و با شكست يا پيروزي آمده است.
همسر شهيد مهدي زين‏الدين :

«اولين خصوصيتي كه مي‏توانم از او بگويم، راز و نيازي است كه با خدا مي‏كرد و آن نمازهايي است كه با خلوص نيّت و توجه مي‏خواند. دوست داشت مثل ائمه اطهار ساده زندگي كند. در برخورد اولي كه با هم داشتيم، تمام مسائل را برايم گفت او مي‏گفت: انتهاي راه من شهادت است، با اين حرف‏ها و تذكرات قبلي كه داده بود، مشكلات نبودنش در خانه برايم راحت بود».

 


همسر شهيد دقايقي:

يك بار سر يك مسئله اي با هم به توافق نرسيديم، هر كدام روي حرف خودمان ايستاديم، او عصباني شد، اخم كرد و لحن مختصر تندي به خودش گرفت و از خانه بيرون رفت. شب كه برگشت، همان طور با روحيه باز و لبخند آمد و به من گفت: «بابت امروز صبح معذرت مي خواهم.» مي گفت: «نبايد گذاشت اختلاف خانوادگي بيشتر از يك روز ادامه پيدا كند.»


همسر شهيد همت:

3 روز بعد از تولد فرزندم مهدي، ساعت 3 صبح از منطقه برگشت، عوض اينكه برود سراغ بچه، آمد پيش من و گفت: «تو حالت خوبست ژيلا، چيزي كم و كسري نداري بروم برات بخرم؟ گفتم: الان؟ (3 صبح بود) گفت: خوب آره هر چيزي بخواهي بدو مي روم، مي گيرم، مي آورم.»
گفتم: احوال بچه را نمي پرسي؟ گفت: تا از تو خيالم راحت نشود نه.


همسر شهيد ميثمي:

پرسيد: «ناراحت مي شي برم جبهه؟ (چون قبل از تولد بچه بود: روزهاي آخر حملم بود) گفتم: آره، امّا نمي خوام مزاحمت بشوم! رفت و دو روز بعد هادي به دنيا آمد. بعد كه برگشت بوسيدش و اسمش را گذاشت "هادي". پرسيدم: دوستش داري؟ گفت: «مادرش را بيشتر دوست دارم.!»

دسته ها : همسرداري

*شوهرتان را دلبسته خود كنيد*


• بدون توجه به نظرات شخصي اطرافيان در رابطه با زندگي شما حتي پدر و مادر ؛ خودتان تصميم گيرنده ي زندگي خويش باشيد .



• در مواقع حساس كه بسيار خشمگين و عصباني هستيد با كنترل احساس سعي كنيد به جاي آن از منبع غني محبت كه خداوند در وجود شما نهاده بهره ببريد تا نتيجه ي مطلوب بگيريد .
مثلا اگر همسر شما اهل گردش و تفريح با دوستان خود هست و به شما توجهي ندارد شما بيشتر به او محبت كنيد و بيان كنيد كه وقتي بيرون ميرود منتظر بازگشت او به منزل هستيد و دلتنگش خواهيد شد .



• او را همانگونه كه هست بپذيريد و دوست بداريد نه آنگونه كه در ذهن خود مجسم كرده ايد ، يا دوست داريد كه آنگونه باشد ، يا به نظرتان بايد اينطور باشد . دوست داشتن بدون شرط يك عشق واقعي است .



• در امتحان هاي همسر محترم پيروز ميدان باشيد .
همسر شما ممكن است مسائلي را مطرح كنند كه فقط قصد امتحان شما را دارند و يا به نوعي مي خواهند بفهمند علاقه شما تا چه حد واقعي است اما خانم ها غافل هستند و موضع گيري هايي انجام ميدهند كه نتيجه خوبي به دنبال ندارد .

مرد : شركت با مشكل اقتصادي رو به رو شده . اگه حقوقمو كم كنن چي كار كنيم ؟
زن : منظورت چيه ، خودت خوب ميدوني زندگي خرج داره ، بچه خرج داره ، ما همين جوريشم پولمون كم مياد حقوقت از اينم كمتر بشه ؟ يا ..........

پاسخ مناسب : « مهم نيست .خوب كمتر از قبل خرج مي كنيم و بيشتر ملاحظه مي كنيم . اين چيزا اهميتي نداره چون من و تو در كنار هم هستيم و مطمئنم تا وقتي ما كنار هم هستيم مي تونيم از پس مشكلات بر بيايم . تا وقتي به هم علاقه داريم هيچ چيز حتي بي پولي نمي تونه بين ما فاصله بندازه . و....»

مرد : ممكنه كارم منتقل بشه به يك شهر ديگه و مجبور شيم از اين شهر بريم .
زن : چي ؟! يه شهر ديگه من اصلا نمي تونم بهش فكر كنم . تمام فاميلاي من تو اين شهر هستند اونوقت من برم يه شهر ديگه .، حرفشم نزن و........

پاسخ مناسب : « خوب ميريم يه شهر ديگه مهم نيست كه كدوم شهر باشه مهم اينه كه من و تو در كنار هم هستيم هرجا كه باشيم . مطمئنم كه تا وقتي با تو زندگي مي كنم هرجا كه باشم زندگي زيبايي خواهم داشت و.... »

مردها با سوال هايي همسر خود رو امتحان مي كنند و بهتر است كه پاسخ خانم ها به نحوي باشد كه نشانه علاقه و پايبندي زن به همسرش باشد . اين را بدانيد كه اگر اين سوال ها جدي هم باشند شما با دادن چنين پاسخ هايي به همسر خود تواني مضاعف براي مبارزه با مشكلات به او ميدهيد و همسرتان تمام سعي خود را مي كند تا شرايط را طوري ترتيب دهد كه همسرش (كه تا اين اندازه شوهرش را دوست دارد ) رضايت كامل داشته باشد .



• اين را بدانيد كه هيچ كس كامل نيست پس او را با تمام خوبي ها و بدي هايش دوست بدار .



• همواره خصوصيات خوب همسرتان را برايش بيان كنيد ، با اين كار وقتي او در كنار شماست احساس خوبي نسبت به خود دارد و اين باعث مي شود كه او روز به روز مجذوب تر و عاشق تر شود .



• رويايي فكر نكنيد و بدانيد كه چيزهايي كه به نظر شما عيب همسرتان است از نظر زن ديگري يك حسن به حساب مي آيد و همينطور عكس آن بنابراين بهتر است شوهرتان را بپذيريد و به جايي چايگزين كردن يك مرد رويايي و ايده آل در ذهن خود ، نگرشتان را تغيير دهيد .



• با تمركز بر ضعف هاي همسرتان چيزي به دست نخواهيد آورد جز اينكه علاقه و محبت او را كم كم از دست خواهيد داد به جاي اين كار بر توانايي هاي او تمركز كنيد و نتيجه ي آن را ببينيد .



• افكار منفي را دور بريزيد و وجود مشكلات و تفاوت هاي فردي را بد ندانيد .بدانيد كه تفاوت ها سبب رشد و تعالي هر دو نفر مي شود .




• به جاي كينه و دشمني درباره ناراحتي هاي خود حرف بزنيد و بدانيد كه هميشه بحث كردن بد نيست بلكه گاهي سبب رشد مي شود و نتيجه ي آن رضايت بيشتر از زندگي است گرچه در مقطعي اين گونه به نظر نرسد . ( اما مراقب باشيد كه كل زندگي در حال گله و شكايت از چيزهاي مختلف نباشيد و ناراحتي كه خود نتوانستيد حلش كنيد را در ميان بگذاريد )



• به دنبال كسي نباشيد كه دقيقا مثل شما باشد چرا كه وجود ندارد و بدانيد كه هميشه شباهت خوب نيست . در نظر بگيريد كه اگر زني كه عصبي است شوهري عصبي داشته باشد چه خواهد شد و نمونه هاي ديگر ....
اين را هم بدانيد كه تفاوت هميشه بد نيست و ميتواند موجب رشد شود . دو فرد كاملا احساسي كه با منطق هيچ سر و كاري ندارند و تصميم هاي احساسي مي گيرند در كنار هم هيچ پيشرفتي نمي كنند اما يكي احساسي و ديگري منطقي در زندگي روي هم تاثير گذاشته و به تعادل مي رسند .



• از تفاوت هاي يكديگر لذت ببريد . تفاوت ها به شما اين امكان را ميدهد كه دنياي طرف مقابل را هم تجربه كنيد ، بدون اينكه از دنياي خود غافل شويد . با اين كار به تعادلي نسبي مي رسيد و چالشهاي بين شما كمتر خواهد شد . بنابراين گاهي به دنياي هم سر بزنيد و به آداب و رسوم دنياي طرف مقابل رفتار كنيد اما نه براي هميشه . براي نمونه تفاوت هاي سليقه اي . قدم زدن ، استفاده از وسيله نقليه _ شب نشيني و تفريح و گردش ، در خانه ماندن و استراحت كردن و ......



• خودتان باشيد . همان شخصي كه همسر شما به او علاقه مند شد . نقش بازي نكنيد . اين را بدانيد كه براي رضايت بيشتر همسرتان نبايد دست به كارهايي بزنيد كه دوست نداريد چرا كه هرچه از شخصيت خود دور شويد به مرور زمان سرخورده تر مي شويد و از زندگيتان احساس رضايت نمي كنيد .



• همينطور از همسرتان نخواهيد همان چيزي شود كه شما مي پسنديد ، به او با تمام تفاوت هايش احترام بگذاريد و فراموش نكنيد كه شما از اول همين شخصيت را پذيرفتيد پس از او شخصيت جديد نخواهيد .

• شايد دقت كرده باشيد كه اغلب ما خانم ها دوست داريم كسي ما را به خاطر خودمان ، شخصيتمان ، هوش و استعداد و توانايي هايمان دوست داشته باشد نه تنها به خاطر جسم و ظاهرمان چرا كه در اين رابطه اغلب به ما توجه مي شود و معمولا زن ها در رابطه با چهره و ظاهر خود تعريف و تمجيد مي شنوند .
مردها نيز معمولا در رابطه با توانايي ها ، قدرت ، مديريت ، هوش و استعداد خود تعريف مي شنوند اما كمتر در رابطه با ظاهر خود چيزي مي شنوند . بنابراين بدانيد كه مرد هم دوست دارد كه علاوه بر موارد فوق ، در رابطه با ظاهرش از او تعريف كنند . پس اين كار را انجام بدهيد و به او بفهمانيد كه چقدر مورد توجه شماست . ( نسبت به كوچكترين تغيير ظاهريش بي تفاوت نباشيد. لباس جديدش تغيير مدل مويش و... )



• زن و مرد هر دو دوست دارند كه براي شريك زندگيشان مهم ترين فرد باشند . اما اگر يكي از طرفين احساس كند كه طرف مقابل هيچ اهميّتي به او نمي دهد ، برايش وقت نمي گذارد ، با او حرف نمي زند و ... تصميم مي گيرد كاري كند كه ديده شود و مورد توجه قرار گيرد ، حال به چه نحوي برايش مهم نيست بنابراين ممكن است مثلا دست به كاري بزند تا شما را عصباني كند تا كمي با او حرف بزنيد و بحث كنيد و....



• به شوهر خود اهميّت بدهيد ، برايش وقت بگذاريد . حواستان باشد كه با درگيري هاي كاري ، شركت در كلاس هاي مختلف و ديد و بازديد ومهم تر از همه تلفن ، از او غافل نشويد . سعي كنيد نيمه روزي كه در كنار هم هستيد تمام توجهتان به همديگر باشد .
وقتي به خانه مي آيد به استقبالش برويد و ابراز دلتنگي كنيد با اين كار متوجه مي شود كه حضورش در خانه چقدر براي شما با ارزش است و احساس فوق العاده اي دارد از اين كه در كنار شماست .



• اين يك راز است : بدانيد كه مردان مي خواهند دوستشان بداريد ، مي خواهند كه همان مرد سوار بر است روياهاي شما باشند ، مي خواهند كه براي شما از همه مهم تر باشند . ( اين ها را بيان كنيد )
هيچ وقت نگذاريد كه همسرتان ذره اي احساس كند كه شما به پدر و مادر يا خانواده خود بيشتر از او اهميّت مي دهيد يا آنها را بيشتر از او دوست داريد . شوهرتان مي خواهد كه براي شما يك فرد استسنائي و مهم ترين فرد زندگي شما باشند .



يك راز ديگر اين است كه اگر دوست داريد خصوصيتي را در همسر خود تقويت كنيد ، آن را بيان كنيد و بگوييد كه اين خصوصيت خوب را دارد و شما از اين بابت خوشحاليد . اين باعث مي شود كه او سعي كند آن خصوصيت را در خود تقويت كند .
مهربانيش ، اين كه پدر خوبي براي فرزندانش است و برايشان وقت مي گذارد ، اين كه همسري نمونه است و شما را درك مي كند و..... را بيان كنيد .



• با به زبان آوردن توانايي هاي خود به او قدرت انجام كارهاي بزرگ بدهيد .



• مردي كه زياد از خود تعريف مي كند و يا پز ميدهد يا گاهي لاف مي زند ، بيشتر نيازمند توجه و دوست داشته شدن است . وقتي مردي در خانواده خود احساس بزرگي كند و خانواده اش او را دوست بدارند كمتر نيازمند توجه ديگران خواهد بود . بنابراين اگر در خانواده پدري خود چنين احساسي نداشته شما اين احساس را به او بدهيد .



• همواره او را تشويق كنيد و از او تشكر كنيد حتي براي كارهاي معمولي و روزانه اي كه انجام ميدهد . اين فكر را كه ممكن است دچار خود بزرگ بيني بيش ازحد شود را دور بريزيد و بدانيد كه با اين كار علاقه اش به شما بيش تر شده و همچنين دوست دارد كه اين حس خوبي را كه به او ميدهيد جبران كند .

اگر در كار منزل كمك مي كند .
به او بگوييد كه يك مرد فوق العاده است كه به خانه و زندگيش اهميّت ميدهد و از او تشكر كنيد .

اگر بچّه ها را به پارك مي برد و با آنها بازي مي كند .
به او بگوييد كه يك پدر فوق العاده است و فرزندانش بايد به داشتن چنين پدري افتخار كنند .

اگر در جايي كه كسي نياز به كمك دارد بدون درنگ به ديگران كمك مي كند .
به او بگوييد كه چقدر خوب است كه در كنار كسي زندگي مي كنم كه انسان دوست است و به ديگران كمك مي كند .

اگر اهل ورزش و تفريح و گردش است .
او را به خاطر چنين روحيه اي تحسين كنيد و بگوييد كه چقدر خوب است كه به سلامت روحي و جسمي خود و خانواده اش اهميّت ميدهد .

اگر وسايل خراب شده را تعمير مي كند .
بگوييد كه چقدر خوب است كه يك مرد در خانه است .

اگر ماشينش را تميز مي كند .
بگوييد كه چقدر از اين كه او مردي اهل نظافت است لذت مي بريد .

عشق و علاقه ، تعريف و تحسين و قدرداني شما ارزش است ، بنابراين هر يك از اين ها را به هر اندازه كه انجام دهيد به همان اندازه مردتان را با ارزش مي كنيد .
در اين صورت زني خواهيد شد كه وجودش براي مردش ضروري است چرا كه به او تصويري از خودش مي دهد و شوهرتان به شما احساس تعهد خواهد كرد .



خودتان را عادت دهيد كه حداقل روزي يك بار از همسرتان تعريف كنيد .
فهرستي از شخصيت هاي معروف تهيه كنيد و گاهي همسرتان را با آن ها مقايسه كنيد .
مثلا وقتي كاري انجام مي دهد كه نيازمند قدرت مردانه است او را با يك پهلوان اسطوره اي مقايسه كنيد و قدرتش را همانند او بدانيد .



• گوش كردن . گاهي هر يك از ما نياز داريم تا كسي به حرفهايمان گوش كند بنابراين اگر همسرتان مشكلي را با شما در ميان مي گذارد ، سعي نكنيد كه به او كمك كنيد يا راه حل دهيد ، فقط حرفهايش را گوش كنيد و با او هم حسي كنيد . اگر به جاي اين كار به دنبال راه حل دادن باشيد ، اين حس را به او منتقل مي كند كه شما اصلا او را درك نمي كنيد و اين او را عصباني مي كند ، بنابراين اگر ناراحت است شما هم نشان دهيد كه از اتفاق پيش آمده ناراحت هستيد .



• همدردي كنيد . وقتي همسرتان از موضوعي ناراحت است گفتن اينكه بدتر از اين هم مي توانست باشد ، خدا را شكر كن كه به جاي فلاني نيستي و ... حال او را بهتر نمي كند ، سعي كنيد خود را جاي او بگذاريد . با او هم حسي كنيد و ابراز ناراحتي كنيد تا درد او را تسكين دهيد ، گاهي براي همدردي كردن فقط بايد گوش كرد و هيچ نگفت .

• لمس و نوازش و بوسيدن چيزي است كه هر يك از ما به عنوان يك انسان به آن نياز داريم ، پس از اين كار دريغ نكنيد و آن را براي همسرتان انجام دهيد و مطمئن باشيد كه اثري مثبت روي او دارد و همچنين از او بخواهيد تا شما را نوازش كند و با اين كار صميميت شما بيشتر شود .



• بعد از ورود به خانه و پس از يك مدت طولاني به هم رسيدن تنها استقبال زباني كافي نيست .
با همسرتان قرار بگذاريد بعد از ورود به خانه به مدت 10 يا 15 دقيقه كنار يكديگر بنشينيد و دست در دست هم بگذاريد و حتي همديگر را ببوسيد .



• وقتي همسرتان هديه اي براي شما ميخرد پيش از آنكه به اين فكر كنيد كه هديه اش چيست به اين فكر كنيد كه به ياد شما بوده و آن را با چه ذوق و شوقي تهيه كرده است . بنابراين از او قدرداني كنيد و ذوق و خوشحالي خود را از اينكه براي شما هديه خريده نشان دهيد ، حتي اگر از آن خوشتان نيامده . معمولا اين مورد در سال هاي اول زندگي به طور طبيعي چنين رفتاري داريد .
بنابراين با گفتن جملات زير انگيزه همسرتان براي خريدن هديه را از بين نبريد .

_ براي خريد اين چقدر پول دادي

_ كاش يه چيز بهتر مي خريدي

_ انقدر كه بهش پول دادي ارزش نداره

_ كاش يه چيزي مي خريدي كه به كارم ميومد

_ من چنين چيزي لازم ندارم

_ آخه اين به چه كار من مياد

و.................

دسته ها : همسرداري



1. استقلال و قدرت مرد را با سوال كردن زياد از بين نبريد.

2. آيا ميدانيد با بعضي از سوال ها مانند تا به حال كجا بودي ، مرد احساس بي استقلالي ميكند ؟

3. به فكر كنترل و تغيير شوهرتان نباشد ؛ چرا كه اوضاع بدتر ميشود .

4.اگر قدرت مرد در خانه تخريب شود ، زن نميتواند جايگاه آن را در خانه پر كند .

5.آيا ميدانيد با جدل كردن ، فرياد زدن و سوال هاي زياد ، خصوصا جلوي بچه ها قدرت مرد را كاهش ميدهيد ؟

6. سعي نكنيد حرف آخر را در زندگي شما بزنيد .

7.مردان بيشتر دوست دارند در كارهايشان به آن ها آفرين گفته شود .

8. اگر شوهرتان يكي از وسايل خراب خانه را درست كرد ، او را تشويق كنيد .

9.مردان دوست دارند بخشي از تعريف و تحسين را از همسرشان بشنوند .

10. متوجه باشيد كه شوهرتان گاهي نياز دارد با دوستانش تفريح كند .



11. مردان دوست دارند زنان در كارها و خرج زندگي به آنها اعتماد كنند.

12.اگر ميخواهيد شوهرتان در زندگي رشد كند ؛ بايد به او اعتماد كنيد.

13.آيا وقتي شوهرتان ميخواهد بيرون برود،به او ميگوييد : من منتظرت هستم, انشا الله موفق باشي ؛ به سلامت , مواظب خودت باش ؟

14.وسايلي كه شوهرتان براي بيرون از خانه نياز دارد مثل كلاه ،شال گردن ، و.. صبحانه را براي او آماده كنيد.

15.صحيح نيست مردانتان صبحانه را تنهايي بخورند و شما خواب باشيد.

16.مي دانيد وقتي مرد مي بيند زنش با يك ليوان شربت به استقبال او مي آيد ؛ چقدر آرام ميشود ؟

17.خانه ي دل پذيري براي حضور شوهر آماده كنيد.

18. چند دقيقه قبل از ورود همسرتان كارهاي خانه را كنار بگذاريد و لباس هايتان را مرتب كنيد.

19.اگر شوهرتان ظهر كمي دير تر مي آيد ، بهتر است منتظر بمانيد و نهارتان را با او بخوريد.

20. متوجه باشيد همسرتان كه از سر كار مي آيد ؛ نياز به محيطي آرام دارد .



21.هنگام ورود به خانه اجناسي كه خريده ؛ به دقت نگاه كنيد و از او تشكر كنيد.

22.گاهي مردان اجناسي غير مترقبه اي خريداري مي كنند و انتظار ابراز احساسات همسرشان را دارند.

23.وقتي شوهرتان وارد خانه ميشود ، لحظاتي او را در آغوش بگيريد.

24.اگر اهل قناعت نباشيد و شوهرتان مجبور به اضافه كاري باشد ، تاوان سنگيني مثل به هم خوردن آرامش زندگي خواهيد پرداخت .

25.مردي كه زياد كار ميكند ؛ وقتي در خانه هم حضور داشته باشد ؛ فكرش مشغول كار است .

26.مردي كه اضافه كاري بيرون خانه باشد ؛ كمتر ميتواند به شما و فرزندان محبت كند.

27.در آمد شوهرتان را در نظر بگيريد و با توجه به آن خرج كنيد.

28.در مشكلات كاري مرد ؛ حداقل با زبان او را همراهي كنيد.

29.نبايد زن خودش را نسبت به شغل مرد بي اطلاع نشان دهد .

30.وقتي زن در بعضي مشكلات كاري با مرد هم فكري ميكند ، مشكلات بر مرد آسان تر ميشود .


31.لطافت زنانگي را با بحث ؛ جدل ، فرياد و عصبانيت از بين نبريد.

32.ضرب المثلي خارجي : مردها زناني را دوست دارند كه خوش زبان ترند ، نه خوش سيما تر .

33.به خاطر لطافت روحي و جسمي كه زنان دارند ؛ بيشتر بايد عشق را به رخ مرد بكشند.

34.هر چه بيشتر زن عشوه گري كند ، محيط خانه گرم تر است.

35.با عشوه گري زن ، مردهاي خشن هم نرم ميشوند.

36.به وسايل آرايشتان بيشتر از وسايل آشپزخانه اهميت بدهيد.

37.سعي كنيد وسايل آرايشتان به روز باشد و آنها را فقط در مهماني استفاده نكنيد.

38.لباس خواب مخصوص زنان را بيشتر از ماهي يك بار بپوشيد .

39.وقتي شوهرتان ميگويد بيا خوش باشيم ، لازم نيست به فكر اتوي لباس يا آرايش موهايتان باشيد.

40.اگر شوهرتان به هر دليلي در مسايل جنسي كوتاهي ميكند ، شما آن كمبود را جبران كنيد .



41.اگر در مسايل جنسي شوهرتان كوتاهي كنيد ، عواقبي دارد كه حتما مورد پسند شما نيست.

42.شوهرتان در مسايل جنسي مثل آتش مي ماند ، اگر به او نرسيد ، خاموش ميشود.

43.زن عاقل با حرف و عملش به مرد مي فهماند كه جز او كسي را ندارد.

44.همواره سعي كنيد با زنان موفق ارتباط برقرار كنيد.

45.مواظب باشيد كاري نكنيد كه شوهرتان از خانه گريزان شود.




46.مداخله ي زياد و بي جا در كار بيروني شوهر نداشته باشيد.

47.شور و شوق زندگي را در همسرتان زياد كنيد.

48.پيامبر (ص) عزيزمان فرمودند : اگر زني شب بخوابد ؛ در حالي كه مردش از او خشمناك است ؛ خداوند نمازش را قبول نمي كند .

49.جهاد زن صبر در نا ملايمات مرد و خوب شوهر داري كردن است .

50.گاهي در اختلافات بين شوهر و برادرتان لازم نيست مستقيم از برادرتان دفاع كنيد .



51. حتي براي خريد يك نان هم از شوهرتان تشكر كنيد.

52.رويا هاي همسرتان را گوش و درك كنيد ؛ روياها طرح اوليه واقعيت هستند.

53.به مادر شوهرتان به چند دليل احترام بگذاريد : 1.سن ؛ 2.مقام مادر ؛ 3.شوهرتان ؛ 4. روح خودتان .

54.پيامبر (ص) عزيزمان فرمودند : زني كه در خانه چيزي را جا به جا كند ( كار خانه را انجام مي دهد ) خداوند به او نظر

مي كند و كسي كه خداوند به او نظر كند ؛ عذاب نميشود .

55.طوري برخورد نكنيد كه همسرتان نگران شود كه مي خواهيد با محبت زياد ؛ محبت مادري را از او بگيريد.

56.پيامبر (ص) عزيزمان فرمودند : بهترين زنان زني است كه اگر مرد از او ناراحت شد ، بگويد در برابر خواسته هاي تو تسليم هستم و تا از من راضي نشوي ، چشمم به خواب نخواهد رفت.

57.از شوهرتان به هر دليل نخواهيد ارتباطش را با والدين يا خواهر و برادرش كم كند ، چرا كه او را بيشتر حساس مي كنيد.


دسته ها : همسرداري

(از 0 تا 4)
1.چه قدر درباره ي خصوصيات جنسي و روحي مرذ مطالع كرديد ؟
2.چه قدر استقلال مرد را با انجام ندادن بعضي از كارها و سوال ها و راهنمايي هاي بي مورد حفظ ميكنيد؟
3.در كارهاي خانه چه قدر شوهرتان را تحسين ميكنيد؟
4.آيا شوهرتان را زمان خروج از خانه بدرقه ميكنيد؟
5.شوهرتان چه قدر صبحانه را با شما ميخورد؟




















اگر نمره داديد حالا نتيجه رو ببينيد:
(صفر = بايد زياد كار شود ؛ يك = بايد زياد كار شود ؛ دو = بايد تقويت شود ؛ سه = سعي براي ممتازي ؛ چهار = بايد تداوم داشته باشد. )
موفق باشيد .

دسته ها : همسرداري



مرد موجودي عاشق قدرت است . مرد از اين كه قدرتمند باشد حظ ميكند . در آسمان اوج ميگيرد و شما را نيز همراه خود بالا مي برد.از اينكه توانا باشد يا احساس توانايي كند لذت ميبرد. تا وقتي كه مشغول كشتن اين احساس در مردان هستيد بدانيد كه تنها ميتوانيد خواب خوشبختي را ببينيد.

اگر قدرت مرد را ناديده بگيريد يا از آن انتقاد كنيد بدانيد كه ديگر پري روياهايش نخواهيد بود.او دنبال كسي است كه به قدرتهايش ايمان داشته باشد. و حتي ضعفهايش را در جهت تقويت تواناييهايش مثبت جلوه دهد.پس بدانيد كه:

1- اگر خودتان داراي درآمد هستيد ،هرگز درآمد و پولتان را به رخ همسرتان نكشيد.حتي اگر درامد بيشتري داريدهرگز به روي خودتان هم نياوريد.بگذاريد همسرتان فكر كند كه همه چيز در دست اوست.و اداره امور خانه به دست قدرتنمد او اداره ميشود.

2- مطلقا او را با كسي مقايسه نكنيد.شوهر خواهرم دو تا خانه داردفلاني اينقدر درامد دارد و تو مثل گداها هستي.اگر واقعا به بهبود اوضاع مالي فكر ميكنيد او را براي تلاش بيشتر تشويق كنيد.انتقاد دشمن صميميت است.

3- . تو بي عرضه اي يعني فرو ريختن مرد. يعني به دست خود خانه را خراب كردن. هر مفهوم مشابه " تو بي عرضهاي " فاتحه اي بر صميميت و عشق متقابل مرد است.

4- شوهر خود را حلال مشكلات بدانيد. مشكل را به او بگوييد و از او بخواهيد آن را حل كند.و تاييد كنيد كه تنها او قادر به حل اين مسئله است.

5- به مردان اندرز ندهيد.مردان دوست دارند كه مشكلات را به تنهايي حل كنند.و اگر به شما چيزي نميگوينديعني به تنهايي قادر است موضوع را حل كند.و در صورت لزوم با شما در ميان ميگذارند.با نصيحت نكردن زندگي خود را عاشقانه كنيد.

6- سكوت مردان را نشكنيد.اين اشتباه خانمهاست كه وقتي مرد ساكت است مدام به سمت آنها ميروند و با آنها حرف ميزنند.اگر او ساكت است به سكوت نيازمند است.و احترام به اين سكوت يعني صميميت بيشتر. سكوت طولاني در زنان ممكن است به معني آزرده خاطر بودن باشد اما در مردها اين طور نيست.

7- به مردان فضا بدهيد گاهي او را رها كنيدتا با خود خلوت كند. با دوستان به ورزش برود و به خانواده خود تنها سر بزند.مدام دنبال او نباشد. فضاي رها شدن! اين چيزي است كه مردان گاهي به آن نياز دارند. اگر به انها اين فضا را هديه بدهيد. انها نيز به شما عشق ميورزند

8- مرد دوست دارد كه از او قدر داني شود. تشكر به مرد قدرت پرواز ميدهد.از هر كار كوچكي كه براي شما انجام ميدهدتشكر و قدر داني كنيد.تا او نيز بي حساب به شما عشق بورزد.

9- مرد بايد تاييد شود.تواناييهاي مرد را تاييد كنيدو تاكيد كنيد او صاحب بهترين تواناييها و شايسته ترين همسر( شوهر) است.

10- بايد مورد اطمينان باشد. به او اعتماد كنيدبا اطمينان خاط از اينكه او ميتواند ، شما ميتوانيد به راحتي بسياري از كارها را به بسپاريد.

11- مردها را تشويق كنيد.مرد عاشق تشويق است.كف زدن ها را فراموش نميكند.. مرد، آفرين شما را تا عمر دارد به خاطر ميسپارد.

من نيز لبخند شما را بعد از اجراي اين قوانين طلايي براي هميشه به خاطر دارم.

نكاتي كه در بالا ذكر شد شايد در نگاه اول بسيار ساده و سطحي و بي اهميت جلوه كند ولي باور كنيد كه با رعايت همين نكات ساده ( و البته بي هزينه ) بسياري از مشكلات مربوط به نبود صميميت بين همسران حل مي شود.
موارد بالا براي خانمها است . به همين صورت نكاتي هم وجود دارد كه آقايان بايد رعايت كنند كه با رعايت آنها از سوي آقايان و رعايت نكات بالا از سوي خانمها قطعا" صميميت در زندگي پر رنگ تر خواهد شد .آري صميميتي كه اگر در خانه حاكم باشد همه مشكلات كم رنگ ميشوند و حاضر نخواهيد بود كه انرا با دنيا عوض كنيد.
مگر ما از زندگي چيزي جز صميميت و يكدلي و فضايي با عشق و محبت ميخواهيم؟ مگر نه اينست كه حتي آن كسي كه بدنبال كسب ثروت است هدفش رسيدن به آرامش است؟

دسته ها : همسرداري



خانم خوبم، كمكم كن براي فرزندانم يك قهرمان باشم. از من و از كارهاي خوبي كه كرده ام تعريف كن. فقط از كاستي هايم حرف نزن.

*****************************

همان طور كه به بچه هايمان هم گفته ام: « تو را دوست دارم و به تو افتخار مي كنم». نياز دارم كه من هم همين را از تو بشنوم: « كه دوستم داري و به عنوان يك شوهر و يك پدر به من افتخار مي كني».

*****************************

يك شوهر به تحسين و احترام دائم نياز دارد. بخشي از اين تحسين و احترام را مي تواند در محيط كار و والدين و سايرين دريافت كند. اما مشتاق است كه بخش عمده آن را از همسرش دريافت كند.

*****************************

به شوهرت احترام بگذار. علي رغم همه كمبودهايش (كه تو ضعفهايش را بهتر از هر كسي مي شناسي). بگذار بداند كه تو فكر مي كني او بزرگ است. و تحسينش مي كني.
*****************************

وكيل من باش. طرف من باش. اگر فكر مي كني اشتباه مي كنم. راهنمايي ام كن تا به سمتي كه فكر مي كني درست است بروم. نخواه كه بر من مسلط شوي و مرا به آن سو بكشاني.

*****************************

وقتي دارم از خودم انتقاد مي كنم. وقتش نيست كه بارم كني.
*****************************

وقتي دارم داستاني را تعريف مي كنم. با تصحيح جزئيات حرفم را قطع نكن. واقعيت ها مهم نيستند. مهم آن است كه حمايتم كني و كاري كني كه خوب به نظر برسم. نه مثل احمتقي كه نمي تواند واقعيت ها را بيان كند.

*****************************

به داستان هايم گوش كن . حتي اگر به نظرت ملال آور بيايند. براي من ملال آور نيستند و لابد دليلي دارم كه مي خواهم آنها را براي تو بگويم.


شوهران از زنان چه مي خواهند؟

خانم خوبم، كمكم كن براي فرزندانم يك قهرمان باشم. از من و از كارهاي خوبي كه كرده ام تعريف كن. فقط از كاستي هايم حرف نزن.

*****************************

همان طور كه به بچه هايمان هم گفته ام: « تو را دوست دارم و به تو افتخار مي كنم». نياز دارم كه من هم همين را از تو بشنوم: « كه دوستم داري و به عنوان يك شوهر و يك پدر به من افتخار مي كني».

*****************************

يك شوهر به تحسين و احترام دائم نياز دارد. بخشي از اين تحسين و احترام را مي تواند در محيط كار و والدين و سايرين دريافت كند. اما مشتاق است كه بخش عمده آن را از همسرش دريافت كند.

*****************************

به شوهرت احترام بگذار. علي رغم همه كمبودهايش (كه تو ضعفهايش را بهتر از هر كسي مي شناسي). بگذار بداند كه تو فكر مي كني او بزرگ است. و تحسينش مي كني.
*****************************

وكيل من باش. طرف من باش. اگر فكر مي كني اشتباه مي كنم. راهنمايي ام كن تا به سمتي كه فكر مي كني درست است بروم. نخواه كه بر من مسلط شوي و مرا به آن سو بكشاني.

*****************************

وقتي دارم از خودم انتقاد مي كنم. وقتش نيست كه بارم كني.
*****************************

وقتي دارم داستاني را تعريف مي كنم. با تصحيح جزئيات حرفم را قطع نكن. واقعيت ها مهم نيستند. مهم آن است كه حمايتم كني و كاري كني كه خوب به نظر برسم. نه مثل احمتقي كه نمي تواند واقعيت ها را بيان كند.

*****************************

به داستان هايم گوش كن . حتي اگر به نظرت ملال آور بيايند. براي من ملال آور نيستند و لابد دليلي دارم كه مي خواهم آنها را براي تو بگويم.

دسته ها : همسرداري


كاغذ و قلمي تهيه كنيد و اين سوالات را در آن با خطي خوانا و زيبا يادداشت فرماييد و سعي كنيد از اين نوشته ي خود كارنامه اي ايجاد كنيد و به آنها از برخورد با همسر خويش ، به خود نمره دهيد .



1. قبل از آمدن همسرتان چه قدر محيط و ظاهرتان را آراسته مي كنيد ؟

2. چه قدر دقت و بررسي ميكنيد كه شوهرتان از شما ناراحت نباشد ؟

3. براي كارهايتان از نظر شرعي و اخلاقي چه قدر با شوهرتان هم آهنگي مي كنيد ؟

4. در صورتي كه قبول داريد نكات ضعفي داريد ، چه قدر در صدد رفع آن ها هستيد ؟

5.چه قدر به نظر شوهرتان درباره ي چيدمان خانه اهميت مي دهيد ؟

دسته ها : همسرداري

يك لحظه كودك شما پادشاه جهان است و با شادي و خوشحالي به اين سو و آن سو مي دود؛ كمي بعد خشمگين شده است، از روي نا اميدي مطلق گريه مي كند و اسباب بازيهايش را به اين سو و آن سوي اتاق پرتاب مي كند.مانند بسياري ديگر از والدين ممكن است براي شما هم پيدا كردن راهي براي پاسخ دادن به احساسات و رفتارهاي كودك در اين لحظات سخت و دشوار، مشكل باشد.

متخصصان بر اين باورند كه اين لحظات در اوايل دوران كودكي (زماني كه او محدوديتهاي خود را در فرآيند رشد عاطفي اش تجربه مي كند) بهترين فرصتهايي هستند كه شما مي توانيد از آنها استفاده كرده و به كودك خود آموزش دهيد كه چگونه احساسات قدرتمند خود را مديريت كرده و خود را آرام كند. محيط امن خانواده بهترين جايي است كه مي توان در آن اين درسهاي مهم زندگي را ياد داد و ياد گرفت.

هنگامي كه شما به كودك خود كمك مي كنيد تا احساسات تند و تيز خود مانند عصبانيت نا اميدي يا آشفتگي ذهني را درك كرده و آنها را مديريت كند در واقع به او كمك مي كنيد تا بهره هوش عاطفي يا هوش هيجاني در او افزايش پيدا كند.

كودكي كه بهره هوش عاطفي او بالاتر باشد قادر است ارتباط بهتري با احساسات خود برقرار كند؛ در هنگام اوج هيجانهاي عاطفي خود را آرامتر كند؛ ديگران را بهتر درك كرده و با آنها بهتر ارتباط برقرار كند؛ و ايجاد روابط دوستانه محكمتر براي او آسان تر است.
متخصصان بر اهميت بهره هوش هيجاني و نقش آن در كمك به كودكان براي افزايش سطح اعتماد به نفس و مسووليت پذيري و نهايتا تبديل شدن به بزرگسالاني كه بتوانند با مهارت با ديگر افراد جامعه ارتباط برقرار كنند تاكيد مي كنند.

شما چگونه مي توانيد به كودك خود كمك كنيد تا بهره هوش عاطفي اش افزايش پيدا كند؟
تكنيك هايي وجود دارند كه"هدايت عاطفي" ناميده مي شوند و در واقع يك دستورالعمل گام به گام است كه شما مي توانيد با استفاده از آن به كودك خود آموزش دهيد كه احساساتش را تجزيه و تحليل كرده و در هنگام برخورد با مشكلات روحي و عاطفي آنها را مديريت كند. يك تكنيك در اينجا شرح داده شده است.

با توجه و ابراز احساسات به حرفهاي او گوش بدهيد
هنگامي كه كودك از احساسات خودش براي شما مي گويد با دقت به حرفهاي او گوش بدهيد سپس همه آنچه را با شما در ميان گذاشته است مجددا برايش بازگو كنيد. مثلا اگر فكر مي كنيد كه بواسطه اينكه شما زمان زيادي را به مراقبت از نوزاد جديد خود اختصاص مي دهيد كودك شما احساس مي كند ترك و رها شده است همين مطلب را با او در ميان گذاشته و بپرسيد كه آيا واقعا چنين احساسي دارد؟ در صورتي كه پاسخ او مثبت بود مي توانيد بگوييد: «درسته. مامان بايد وقت زيادي براي كوچولو مي گذاشت».
آنگاه مثالهايي از زندگي خودتان را براي او بگوييد تا به او نشان دهيد كه حرفهاي او را مي فهميد. به او بگوييد كه زماني كه برادر يا خواهرتان با پدرتان به شهر بازي مي رفتند و شما نمي توانستيد برويد چه احساسي داشتيد؛ بگوييد كه مادر يا پدرتان چگونه به شما كمك مي كردند تا احساس بهتري پيدا كنيد. اين كار موجب مي شود كودك شما بفهمد كه همه افراد اينگونه احساسات را تجربه مي كنند و نهايتا هم از اين مرحله عبور مي كنند.


به كودك خود كمك كنيد تا احساسات خود را نامگذاري كند
دامنه لغات كودك شما ضعيف بوده و درك او نيز از علت و معلولها بسيار ابتدايي و اوليه است؛ در نتيجه او براي تشريح احساسات خودش با مشكل مواجه مي شود. شما مي توانيد به او كمك كنيد تا نامهايي را براي احساسات مختلف خودش انتخاب كند و در نتيجه يك لغتنامه براي احساساتش ايجاد كند. اگر او به خاطر اينكه نمي تواند به پارك برود احساس نااميدي يا ناكامي مي كند شما مي توانيد بگوييد: «احساس مي كني ناراحت هستي؟».

همچنين مي توانيد به او كمك كنيد تا بفهمد كه داشتن احساسات متضاد يا متعارض پيرامون يك چيز طبيعي است. مثلا او مي تواند در هفته اولي كه به مهدكودك مي رود هم هيجان زده باشد و هم كمي بترسد.
اگر به نظر مي رسد كه كودك شما بدون دليل مشخصي ناراحت يا آشفته است سعي كنيد به اتفاقات اخير فكر كنيد و علت احتمالي مشكل او را پيدا كنيد.
آيا اخيرا خانه خود را عوض كرده ايد؟ آيا شما و همسرتان در حضور كودك دعوا كرده ايد؟
اگر مطمئن نيستيد كه عامل ناراحتي او چيست هنگام بازي كردن حركات او را نگاه كرده و به حرفهايي كه مي زند گوش دهيد. اگر او در هنگام بازي با عروسكهايش عروسك مادر را مرتب در حال داد و بيداد كردن بازي مي دهد مطمئنا مي توانيد بفهميد كه علت ناراحتي او چيست!



احساسات كودك خود را با ارزش شمرده و آنها را تائيد كنيد
هنگامي كه كودك شما نمي تواند پازل را كامل كند و در نتيجه عصباني مي شود و كج خلقي مي كند به جاي اينكه به او بگوييد: «دليلي وجود ندارد كه اينقدر ناراحت باشي» بهتر است تصديق كنيد كه واكنش او كاملا طبيعي است. بگوييد: «وقتي آدم نمي تونه پازل را كامل كنه واقعا حوصله اش سر مي ره. مگه نه؟». اگر به او بگوييد كه واكنشهايش بي مورد يا بيش از حد هستند او احساس مي كند كه گويي بايد جلوي بروز احساسات خودش را بگيرد.


كج خلقي ها و بد اخلاقي هاي او را به يك ابزار آموزشي مفيد تبديل كنيد
اگر كودك شما پس از اينكه مي فهمد بايد توسط دندانپزشك معاينه شود، ناراحت و آشفته مي شود با آماده شدن براي ويزيت دكتر به او كمك كنيد تا كنترل خودش را به دست بياورد. درباره اينكه چرا از معاينه توسط دندانپزشك مي ترسد، اينكه انتظار دارد يا پيش بيني مي كند كه در زمان معاينه چه اتفاقاتي بيفتد و اينكه چرا او بايد توسط دندانپزشك معاينه شود با او صحبت كنيد. درباره زماني كه مي خواسته ايد با گروه سرود روي صحنه برويد و سرود بخوانيد و ترسيده بوديد يا زماني كه مي خواستيد يك كار جديد را شروع كنيد و از آن مي ترسيديد و يكي از دوستانتان به شما كمك كرد تا احساس بهتري پيدا كرده و ترس خود را كنار بگذاريد با او صحبت كنيد.
صحبتهاي عاطفي و صحبت كردن پيرامون احساسات براي كودكان (همانند بزرگسالان) بسيار مفيد است.


از مشكلات عاطفي براي آموزش نحوه حل مشكلات استفاده كنيد
هنگامي كه كودك با شما يا يك بچه ديگر مشكل پيدا مي كند محدوديتهاي او را به وضوح برايش توضيح دهيد سپس او را به سمت پيدا كردن راه حل مناسب راهنمايي كنيد.
مثلا شما مي توانيد بگوييد: «مي دانم از اينكه خواهرت ساختماني را كه با آجرهاي اسباب بازي ساخته بود خراب كرد عصباني هستي. اما نبايد او را بزني. پس وقتي عصباني مي شوي چه كار ديگري مي تواني بكني؟».
اگر كودك شما ايده اي در مورد راه حل مناسب ندارد چند گزينه در اختيار او قرار دهيد.
متخصصين در زمينه مديريت عصبانيت، توصيه مي كنند كه در چنين شرايطي به كودك خود بگوييد اول شكم، آرواره و مُچ دستهايش را چك كند و ببيند كه آيا آنها سالم هستند، سپس يك نفس عميق بكشد تا عصبانيت را از بدن خود بيرون كند و همچنين احساس بهتري از به دست آوردن مجدد كنترل خودش پيدا كند. آنگاه به كودك خود كمك كنيد تا با صداي بلند و محكم درباره عصبانيتش حرف بزند؛ او مي تواند با يك جمله شبيه به اين حرفش را آغاز كند: «وقتي داد مي زني من عصباني مي شوم». كودكان بايد بدانند كه عصباني شدن طبيعي است اما فقط تا جايي كه به ديگران به اين خاطر آزار و آسيب نرسانند.


با حفظ آرامش خودتان يك الگوي مناسب براي كودك باشيد
همچنين شما مي خواهيد بدانيد كه در برابر ابراز احساسات كودك خودتان چگونه واكنش نشان مي دهيد. بسيار مهم است كه در زمان عصبانيت جملات و حرفهاي نامناسب، تند و زننده به كار نبريد.
بهتر است به جاي گفتن اينكه «تو من رو ديوونه مي كني» بگوييد: «وقتي اين كار را مي كني من عصباني مي شوم»؛ در اين صورت كودك شما مي فهمد كه مشكل به رفتار او بر مي گردد نه به خود او. از انتقاد بيش از حد خودداري كنيد زيرا موجب مي شود كه كودك اعتماد به نفس خود را از دست بدهد.
بيشتر و پيشتر از هر چيز ديگر سعي كنيد احساسات خودتان را نيز در نظر بگيريد. برخي از والدين احساسات منفي خودشان را در نظر نمي گيرند تا شايد بتوانند ناراحتي يا مشكلات كودكشان را كاهش دهند. اما پنهان كردن احساسات واقعي خودتان تنها موجب گيج شدن كودك مي شود.

مثلا در صورتي كه به كودك بگوييد كه ناراحت هستيد اما رفتار نامناسبي از خودتان بروز ندهيد به كودك نشان داده ايد كه مي توان شديدترين احساسات را نيز به خوبي سركوب كرد.

دسته ها : مادر
X